User Online

User Online: 86
Today Accessed: 1866
Total Accessed: 354227
Your IP: 18.116.85.108

الاقسام

گرمازده (چشمه) عرض الحجم كاملاً

گرمازده (چشمه)

نویسنده: مهام میقانی ناشر: چشمه سال چاپ: 1395 شماره شابک: 9789643629861

مزيد من التفاصيل

160,000 ریال

30 other products in the same category:

Previous
Next

راوی «گرمازده» مرد میانه‌سالی است که آگهی و عکس سگ کوچک و سفید را روی جداافتاده‌ترین تیر چراغ‌برق کوچه‌ای بن‌بست می‌بيند و کمی بعد، نیمه‌شبی در پارک آزادگان با سگ گم‌شده برخورد می‌کند. روی آگهی نوشته‌اند: «احتراماً سگ فوق در تاریخ بیست ‌و سوم شهریور گم شده است و به صاحبش بسیار وابسته می‌باشد. اگر او را دیدید با شمارهی زیر تماس بگیرید و مژدگانی دریافت کنید.» این آگهی تک‌افتاده نقطه‌ی پیوندی می‌شود که زندگی آدم‌های این قصه را سخت دیگرگون می‌کند. راوی سراغ صاحب آگهی، اردشير، می‌رود و راوی و صاحب‌ سگ رابطه‌ای دوستی به‌هم می‌زنند و کمی بعد سروکله‌ی «عطا» هم پیدا می‌شود، اما غیب‌ شدن عطا باز هم داستان را به ورطه‌ی دیگری می‌کشاند که صفحه‌به‌صفحه خواننده را تکان می‌دهد و حیرت‌زده می‌کند.

هر چند «گرمازده» اولین رمان مهام میقانی است، اما میقانی تجربه‌های بسیاری در نمایش‌نامه‌نویسی رادیویی دارد. یکی از محبوب‌ترین نمایش‌نامه‌های رادیویی او «آلیس در سرزمین بینوایان» بود که مخاطبان بسیاری پیدا کرد و تبدیل به یکی از پرشنونده‌ترین نمایش‌نامه‌های رادیویی چند سال اخیر شد. میقانی در بخش «نویسنده به ‌روایت خودش» نوشته است: «مهام میقانی، متولد ۱۳۶۴ در تهران. جز این رمان دو رمان دیگر هم نوشته‌ام که آن‌ها را برای انتشار به نشرچشمه سپرده‌ام. الان مشغول نوشتن رمان بعدی هستم که گمان می‌کنم مدت زیادی طول بکشد.

برای گذران زندگی نقد هنرهای تجسمی نوشته‌ام، ترجمه و تدریس کرده‌ام و گاهی هم فیلم‌نامه نوشته‌ام. از سه‌ سال پیش پایم به رادیو باز شد و از آن‌موقع تا امروز درآمد اصلی‌ام نوشتن نمایش‌نامه‌های رادیویی است و به این کار افتخار می‌کنم، اما در مجموع از هیچ‌ کاری به ‌اندازه‌ی نوشتن رمان لذت نبرده‌ام.»

در بخشی از این رمان می‌خوانید: «زیبایی او دیگر برایم دشمن قسم‌خورده‌ای نبود که بر تمامی ‌زندگی‌ام سایه می‌انداخت. در قدرتی که حضور او در جمع ایجاد می‌کرد ساده‌دلانه خودم را سهیم می‌دانستم. شده بودم رفیق آن مرد خوش‌قیافه. نوچه‌ای که دروازه‌ی برقراری ارتباط با شهسوار افسانه‌هاست. سانچوپانزای شکم‌گنده‌ای که برده‌ی زیبایی و وقار اربابش شده. با‌ این تفاوت که اربابم خیال‌باف نبود و دانستن همین نکته به‌جای این‌که از حقارتم بکاهد بر آن می‌افزود. چون دست‌ کم خواننده‌ یا شنونده‌ی افسانه‌ها زمانی که با نوکر یک آدم خیال‌باف مواجه می‌شود ناخودآگاه احترامی برای او قایل است. سانچوپانزای دن‌کیشوت یا زاخار ابلوموف در ذات خود ارزش و احترامی دارد که نوکرهای ارباب‌های واقعی خواب آن را هم‌ نمی‌توانند ببینند...

  • وزن به گرم : 370
  • قطع کتاب : قطع رقعی 14.5 در 21.5 سانتیمتر
  • نوع جلد : جلد مقوایی شومیز
  • نوع کاغذ : تحریر
  • تعداد صفحات : 332