- Remove this product from my favorites
- Add this product to my favorites
- اطبع
ادبیات و مرگ (گام نو)
نویسنده: موریس بلانشو - رودولف گشه - پل دی مان مترجم: لیلا کوچک منش ناشر: گام نو سال چاپ: 1394 شماره شابک: 9789647387743
نویسنده: موریس بلانشو - رودولف گشه - پل دی مان مترجم: لیلا کوچک منش ناشر: گام نو سال چاپ: 1394 شماره شابک: 9789647387743
1,300,000 ریال
1,600,000 ریال
2,300,000 ریال
3,600,000 ریال
960,000 ریال
980,000 ریال
0 ریال
2,100,000 ریال
260,000 ریال
0 ریال
680,000 ریال
2,800,000 ریال
0 ریال
1,400,000 ریال
1,000,000 ریال
560,000 ریال
3,800,000 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
780,000 ریال
980,000 ریال
0 ریال
240,000 ریال
این کتاب دربردارندۀ هفت مقاله از «موریس بلانشو» فرانسوی درباره ادبیات و مرگ است كه رودولف گشه و پل دیمان آنها را نقد كردهاند. اين فيلسوف فرانسوي در این كتاب به ارتباط ميان مفاهيم ادبي و مرگ پرداخته است. مرگ يكي از موضوعاتي است كه در تمام آثار بلانشو حضور دارد و تأملات او را در باب زبان، ادبيات و فلسفه سامان ميدهد.
مرگ از همان آغاز برای فلاسفه مسئله بوده است. به بیان دقیقتر از آغاز تاریخ، هنگامی که آدمی خود را به عنوان یک خود درک کرد، مرگ ـ به عنوان پایان خود، پایان تسلط و کنترل بر جهان ـ چیزی بوده است که از یکسو ذهن را به خود میکشد و از دیگرسو خود را همچون سد عظیمی در برابر آن مینمایاند. نادیده گرفتن یا انکار، پذیرش یا تأیید باز هم درگیری با مرگ است: مرگ هماره در برابر ماست. نمیتوان مرگ را نادیده گرفت، به ویژه اگر با فلسفه نیز سروکار داشته باشیم.
مسئلۀ مرگ در نظر بلانشو ربط وثیقی به تحلیلی که لویناس از این مفهوم به دست میدهد دارد. هم برای لویناس و هم بلانشو مرگ شکل برتر غیریت است. مهمترین خصلت مرگ غیریت مطلق آن است که سوژه در برابر آن به انفعال کامل میرسد، به دانش درآمدنی نیست و همچنان از حیطۀ آگاهی سوژه بیرون میماند و زمان هم در برخورد با این غیریت تغییر مییابد.
بلانشو در مقالۀ «ادبیات و حق مرگ» خاطرنشان میکند همۀ پاسخها به پرسش ادبیات چیست؟ بیمعناییشان را ثابت کردهاند. سپس در ادامه برای ادبیات دوشیب حركتی امكان و عدم امكان را تعریف میكند. نخستین شیب جایی است كه ادبیات گمان میكند كه در حركت نفی هیچچیز از دست نمیرود و همهچیز به تمامی در نام و شكل آنچیز، حفظ میشود. اما ادبیات میكوشد از زبان روزمره و عادی فراتر رود. بلانشو معتقد است زبان ادبی، زبانی است كه از امكان ادبیات میپرسد. ادبیات در لحظه اول مرگ و نفی نمیماند و خواهان چیزهای بیشتری است. چنین ادبیاتی میخواهد بداند لحظههایی كه به نابودی چیزها منتهی میشوند، كداماند. به عقیده بلانشو، مرگ هم امكان است و هم عدم امكان و این امر مبهم است و این ابهام، آفریننده ابهام ادبیات به شمار میآید. شاید تنها حقیقت، حقیقت و ویرانی باشد كه از طریق آن انسان خود را خلق میكند و هر بار خود و دیگران را به دنیای میآورد و میآفریند.
در مقالۀ «نگاه اُرفه» ارفه نماد نویسنده و اریدیس ـ همسر ارفه ـ نماد چیزی است که ادبیات خواهان به چنگ آوردن آن است، معرفی شده است. اما به نظر میرسد ارفه در به انجام رساندن هدف سفر شکست میخورد و بنابراین اثر به انجام نمیرسد. نویسنده پس از انتشار اثر دیگر خود را نویسندۀ آن نمییابد و اثر به راه خود میرود. به عقیده بلانشو اما همین شکست است که روح اثر است.
بیشتر مقالات این کتاب از کتاب «نگاه ارفه» نویسنده گرفته شده و نقد و بررسی شده است.
عناوین مقاله ها :
مرگ در فلسفه موریس بلانشو
ادبیات و حق مرگ
برکات تناقض نظر بلانشو دربارۀ هیچ ـ فضای ادبیات
نگاه اُرفه
نا ـ شخصواری در نقادی موریس بلانشو
خواندن
قدرت و شکوه
مرزهای تجربه: نهیلیسم