- حذف کردن این محصول از علاقه مندیهای شما
- اضافه کردن این محصول به علاقه مندیهای شما
- چاپ
استخوان خوک و دستهای جذامی (چشمه )
نویسنده: مصطفی مستور ناشر: چشمه سال چاپ: 1395 شماره شابک: 9789643621971
نویسنده: مصطفی مستور ناشر: چشمه سال چاپ: 1395 شماره شابک: 9789643621971
0 ریال
995,000 ریال
450,000 ریال
0 ریال
65,000 ریال
525,000 ریال
12,000,000 ریال
0 ریال
10,000,000 ریال
14,000,000 ریال
550,000 ریال
5,350,000 ریال
65,000 ریال
950,000 ریال
1,450,000 ریال
6,000,000 ریال
0 ریال
0 ریال
150,000 ریال
485,000 ریال
0 ریال
750,000 ریال
180,000 ریال
62,000 ریال
45,000 ریال
280,000 ریال
34,000 ریال
0 ریال
550,000 ریال
380,000 ریال
داستان در آپارتمان هفده طبقهی خاوران اتفاق مىافتد که ساکنان هر طبقه و هر واحد مشکلاتى را در يک روز از سر مىگذرانند که نتيجهی عملکرد بعضىها تا فرداى آن روز و بعضىها مثل ملول و بندر تا دو هفته به درازا مىکشد. محسن و زنش قصد دارند از هم طلاق بگيرند اما به خاطر دختر نه سالهشان، درنا، از اين کار منصرف مىشوند. الياس پسر دکتر محمد و دکتر افسانه مهرپور گرفتار سرطان مغز استخوان است. دکتر ظرف چند روز داوطلبى را پيدا مىکند که در سايت بانک خون جهانى، قيمت عضو اهدايىاش را براى پيوند ۷۵ هزار دلار اعلام کرده است. سوسن در واحد خود هر شب مردانى را به «فريز» مى آورد و از آنان پول مىگيرد. در اين ميان شاعرى که از زندان آزاد شده و از طرف غلام سگى آشنايى با سوسن به وى داده شده است برخلاف ديگران، شبها نزد سوسن صوفىمنشانه شعر مىگويد و در نهايت پس از به وجود آمدن يک عشق مجازى از او دور مى شود تا سوسن براى هميشه از احتمال برخوردارى از زندگى سالم در آينده محروم بماند. گروه جوانان اهل آواز و موسيقى و رقص و پارتى هم تعللى در کارشان به وجود مىآيد که آن را در دفتر فروش لوازم پزشکى در طبقهی پانزدهم حل مى کنند و باز به عيش و عشرت جمعىشان مىپردازند.
نوذر که سه نفر اجير کرده است تا عباس محتشم را بعد از پياده شدن در فرودگاه سر به نيست کنند تا او ملکاش را با امضاها و مهرهاى جعلى به فروش برساند، سرانجام به دست همان آدمکشها کشته مىشود. مادر دانيال هم با فوران فلسفهی پسرش کنار مىآيد که گاهى (اول داستان بر سر مردم داد مىکشد که زندگى و مرگشان بيهوده است) در ادامه با کتابهايش سروصدا به راه مىاندازد و گاه هم اسباببازىها را در صف فرضى کودکان مىچيند و براى آنها فلسفهبافى مىکند. يک سوال اساسى در اينجا مطرح مىشود: چرا کسانى که با سؤالهاى اصلى حيات گذران و حيات جاويد برخورد فلسفى و مستقيم دارند اسامىشان بنىاسراييل است؟