- حذف کردن این محصول از علاقه مندیهای شما
- اضافه کردن این محصول به علاقه مندیهای شما
- چاپ
آدام اسمیت و ثروت ملل (امیرکبیر)
نویسنده: محمد علی کاتوزیان ناشر: امیرکبیر سال چاپ: 1399 شماره شابک: 9789643030483
نویسنده: محمد علی کاتوزیان ناشر: امیرکبیر سال چاپ: 1399 شماره شابک: 9789643030483
600,000 ریال
190,000 ریال
950,000 ریال
0 ریال
0 ریال
790,000 ریال
75,000 ریال
230,000 ریال
1,250,000 ریال
0 ریال
0 ریال
160,000 ریال
260,000 ریال
0 ریال
190,000 ریال
800,000 ریال
0 ریال
0 ریال
200,000 ریال
2,500,000 ریال
850,000 ریال
460,000 ریال
0 ریال
0 ریال
0 ریال
990,000 ریال
0 ریال
220,000 ریال
600,000 ریال
220,000 ریال
آدام اسميت درسال 1723 درشهر كركالدي ديده به جهان گشود، اسميت نام پدرش بود، چون چند هفته قبل از متولد شدن، پدرش ازدنيا رفت نام پدرش را براو گذاشتند.
آدام اسميت پدر، حقوق دان بود ودر اسكاتلند به قضاوت ميپرداخت و زماني هم رئيس گمرك شهر كركالدي بود.
آدام اسميت تحصيلات ابتدائي خود را درشهر كركالدي گذراند و پس از آن درسن 14 سالگي به دانشگاه گلاسكو رفت و به مدت سه سال درگلاسكو تحصيل كرد.
اسميت پس از اتمام دوره سه ساله درگلاسكو از يك بورس تحصيلي 11ساله در دانشگاه اكسفورد برخوردار شد، اين بورس موقوفه اي بود از طرف يكي از شاگردان سابق گلاسكو، كسي كه از اين بورس استفاده ميكرد موظف بود كه پس از اتمام تحصيل دراكسفورد به خدمت كليساي اسكاتلند درآيد اما با افكار و اعتقاداتي كه آدام اسميت داشت بيشتر از 6 سال نتوانست دراكسفورد دوام بياورد و به علاوه اصلاَ محيط علمي وآموزشي اكسفورد را قبول نكرد و آن را متفاوت از سيستم آموزش و علمي گلاسكو ميديد و از شيوه ي اداره و روش تدريس و حتي محتواي علمي آن انتقاد ميكرد، حتي در جايي مينويسد: «هركسي كه دراثرمطالعه ي زياد در اكسفورد سلامت خود را به خطر اندازد تقصير از خود اوست، زيرا ما دراينجا كاري جز دوبار اداي نماز در روز و شركت دردوگفتار درهفته نداريم! ».
به هرحال آدام اسميت از باقيمانده بورس چشم پوشي كرد و درسال 1746 به كركالدي بازگشت كه درواقع اين يك ريسك بزرگ يا تغيير جدي در زندگياش بود كه كار هركسي نيست، چرا كه ايجاد تغيير، آن هم از آن شرايط مبسوط به شرايط و آينده اي كه به هيچ وجه مشخص و شفاف نيست، كار سخت و دشواري است و اين كار اسميت حاكي از اعتماد به نفس بالاي او دارد.
اسميت تا دوسال پس از بازگشت به كركالدي بيكار بود؛ ولي اين بيكاري سبب بيكارگي او نشد ودراين مدت رسالات متعددي نوشت كه مهمترين آن تاريخ نجوم است كه به بررسي تحول علوم نجوم از تمدن يوناني تا دوره معاصر پرداخته است و همچنين درسال 1748 به ايراد سخنراني درمورد ادبيات انگليسي درشهرهاي مجاور پرداخت كه باعث افزايش شهرت و معروفيت او شد همچنين اسميت بررسي جامعي از تحول حقوق و فلسفه آن درغرب، از امپراطوري روم تا عصر معاصر به رشته ي تحرير درآورد كه متأسفانه متن كامل گفتارها در دسترس نيست و از نقل قول از افرادي كه درجلساتش حضور داشته اند مي توان به آن پي برد.
آدام اسميت درسال 1751 استاد منطق در دانشگاه گلاسكو شد ودراين دانشگاه فلسفه ي اخلاقي هم تدريس ميكرد كه مهمترين سلسله گفتارهايي كه درزمان استادي داشته گفتارهايي در زمينه كلي اصول است كه دربخش هاي عدالت، در آمد و ارتش و تدبير كشوربيان شده است كه دربخش تدبير كشور به تجزيه و تحليل مسائل اقتصادي روز مي پردازد.
درسال 1764 اسميت از دانشگاه گلاسكو استعفا كرد و به فرانسه عزيمت كرد، اما در زماني كه در گلاسكو مشغول تدريس بود، كتاب نظريه احساسات اخلاقي را تأليف كرد و آن را درسال 1759 انتشارداد.
دليل اصلي و انگيزه اسميت از استعفا از گلاسكو مشخص نيست ولي بلافاصله تدريس خصوصي ومربي كلي يك اشراف زاده فرانسوي را به عهده گرفت، كه البته گمان مي رود اين کار او به اين خاطر بود كه پاريس مركز مناظره افكار و آراء بود و جامعه متحركي به شمار مي رفت و از اين حيث مورد علاقه ي اسميت بود.
آدام اسميت تا سال 1773 با مادر و يكي از خويشانش درخانه اي كه دركركالدي خريده بود زندگي كرد و بيشتر وقت خود را صرف كتاب ثروت ملل كرد و درسال 1776 كتاب ثروت ملل را منتشر كرد كه درجامعه ي آن زمان غوغايي به پاكرد. مهمترين ويژگي كتاب ثروت ملل اين است كه معاني عميق را به زباني ساده و روشن، درچارچوب دانشي وسيع از جامعه و تاريخ با كلامي ساده گردآوري كرده است. او دوسال پس از انتشار كتاب معروف و موفقش، به رياست كل گمركات اسكاتلند منصوب شد، چند سالي هم درادنبورگ با مادرش زندگي كرد و سرانجام درسال 1790 دراثر بيماري دارفاني را وداع گفت.
اما يكي از افرادي كه بيشتر بر تفكرات اسميت اثر گذاشت استادش در دانشگاه گلاسكو به نام فرانسيس هاچسن، استاد فلسفه اخلاقي بود كه از مبلغان پرشور حقوق طبيعي به شمار مي رفت. محور اصلي حقوق طبيعي اين است كه نظمي طبيعي برحيات افراد و جماعات بشري حاكم است، هاچسن ميگفت كه مهمترين اصل اخلاقي، توسعه خوشبختي بشريت است كه اين عقيده درآن زمان يك نظر انقلابي به شمار مي رفت.
هاچسن اعتقاد داشت كه شناخت خوب و بد و خير وشر بدون ادراك ذات باري تعالي امكانپذير است كه اين افكار و عقايد هاچسن براي خشكه مقدسان كليساي اسكاتلند سنگين بود و هاچسن با آنان درتضاد فكري عقيدتي شديدي بود. آثار تفكرات هاچسن را در نوشته هاي آدام اسميت ميتوان مشاهده كرد.
در بررسي محيط اجتماعي زمان اسميت، يعني درقرن هجدهم ميبينيم كه نظام كشاورزي و سياسي انگلستان فئودالي نبود و وقايعي كه درقرن هفدهم و قرن قبل از آن رخ داده بود نظام فئودالي را تضعيف و روبه انحطاط برده بود كه دراين بين طبقات سرمايه دار با كمك استبداد نوظهور كشور در مقابل فئوداليسم ايستادند و اتفاق ديگر انقلاب قرن هفده انگليس بود كه اين بار سرمايه داران نه با كمك استبداد بلكه برعليه استبداد قيام كردند، درواقع بيشترين تأثير درتضعيف فئوداليسم را همين دو عامل داشتند.
درقرن هجدهم درانگليس صنعت نساجي از طرف دولت زياد حمايت ميشد، اما در سال هاي 1719 و دوسال بعد قوانيني تصويب شد كه به موجب آن مصرف كالاهاي پنبه اي ازخارج تحريم شد وطي چند سال و در طي انقلاب صنعتي اختراعات زيادي در اين صنعت رخ داد كه باعث كاهش زياد هزينه توليد و افزايش قدرت رقابت انگليس دراين صنعت شد.
البته آدام اسميت بيشتر درمورد مضرات دخالت دولت در اقتصاد سخن ميگفت و تجزيه تحليش هم ناشي از مشاهده فوايد تقسيم كار بود: « اين اصل مسلم هرخانه سالار بخردي است كه آنچه را كه ميتواند با هزينه ي كمتر از بازار خريداري كند خود درخانه نسازد … چيزي كه در اداره يك خانواده، بخردانه درشمار مي آيد، بعيد است كه دراداره يك كشوربزرگ احمقانه باشد».
در واقع چيزي كه محيط معنوي آدام اسميت را شكل ميداد، نظريات اقتصادي موجود درقرن هجدهم بود كه بخشي از آن را نظريات اقتصاددانان مركانتيليسم (تجارتگر) شكل ميداد.
آدام اسميت نظريات اقتصاددانان مركانتيليسم را قبول ندارد و باطل اعلام مي كند، درون مايه ي سخن آدام اسميت اين است كه رفاه كشور درگردآوري زر و سيم نيست؛ بلكه رفاه كشور درگروي توليدو تقسيم كار است: « تقسيم كار سبب افزايش زياد در رفاه عمومي است و اين متناسب با نيروي توليد مردم است، نه آنچنان كه احمقانه تصور ميشود متناسب با مقدار طلا و نقره است… ».
مهمترين ويژگي مكتب مركانتيليسم توجه و علاقه ي شديد آن به مسائل مربوط به مبادله ي كالاها چه در داخل وچه درخارج كشور است، بويژه دراين مكتب كمتر توجهي به توليد شده است.
در واقع مسائل اصلي مكتب تجارتگري عبارت است از مقدار پول، قيمت و تورم ، ارز و تغييرات آن و تراز پرداخت هاي بارزگاني، پيداست كه اين عوامل همگي به هم بستگي دارند؛ ولي اين مسئله براي مركانتيليست ها كاملاَ روشن نبود و هيچكدام همه اين عوامل را با هم دريك تجزيه و تحليل عمومي به كارنگرفته اند و اغلب اقتصاددانان اين مكتب بيشتر توجه به رابطه بين دو تا از اين عوامل معطوف ميكردند.
تجارتگران سود را ناشي از تفاوت قيمت خريد و قيمت فروش كالا ميدانستند، بنابراين ميگفتند كه تاجر بايد كالا را از ارزان ترين بازار بخرد ودرگران ترين بازار بفروشد. آدام اسميت با انتقادات خود به نظام مركانتيليستي برخي از وجوه آن را براي دوره اي كه درآن زندگي ميكرد بي اعتبار كرد.